وبلاگ پسر تنها

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

سلام
سلام
سلام
ایشالا هرجا هستید خوب توپ درجه یک ممتاز باشید
ادامه بدم
خو یشنبه نوشتم پست کردم و رفتم پای درسام
1-1.5 خوابیدم
5 پاشدم
شوق مدرسه(!)
همونکار همیشگی(آهنگ رو پاز کردم)
گوشی خاموش
توی کیف
از استر پیاده شدم(سمند(!))
خیلی ملو(mellow)رفتم سمت مدرسه
دوربین زیردریایی رو دادم بالا
کیس رویت شد!
پنج دیقه مات (stopped)شدم
ابر سیاه(اشک تو چشمم پیچید)ولی دورش زدم(پایین نیومد)
خیلی(mellower)تر از قبل
قدم زنان نشستم پیشش(اصطلاح  بکس ما)
سلام و حال و احوال
در دمای -273درجه سانتیگراد ارتباط برقرار کردیم
دلم میخواس تریبون رو بزنم تو سرش
اما نرمش کردم
زیر زبونش و کشیدم از یه نفر که اگه بنویسم سیستم ارور میده ناراحت بود
من نمیتونستم با اون پسره بد تا کنم
ولی بیتا 180 درجه مقابلش بود
و من نقطه ی وسط میدان
گذر زمان حالش رو خوب کرد
زنگ تفریح اول تاریخ تکرار شد(خاطرات تکرار شد)
ناراحتی اون
-273
اعصاب خوردی آشکار-پنهان من
و گذر زمان
اون روز تقریبا میتونم بگم بدون
هیچ هیجان خاصی
ساعت 12.5 تموم شد(واسه من)(واسه بقیه ساعت 24تموم میشه)
چون دوشنبه ها یه زنگ کمتر سر کلاسیم
رفتم سوار استر شدم
یکم با راننده در مورد ناک اوت کردن عوامل خرابکار در مدرسه بحثیدیم
تجربه دار بود(!)
بکس اومدن
راه افتادیم
گیتار کولی هم کلی حال داد
همینطور مارو اشتباه نگیر
و هیکس و زدبازی امشب باهم
اوف...
رسیدم خونه
بابام خونه بود
دوشنبه و سه شنبه استراحتش بود
داشت گوشت سیخ میگرفت برا کباب
رفتم پای کارام
نیم ساعت بعد
گفت برو اتیش چاق کن
رفتم
did it
برگشتم
بعد باهم رفتیم بالا
کارارو کردیم
مامانم از بیرون اومد
ناهاریدیم
خواب...
7
پاشدم
پای درس
تا یادم نیس کی
11.5
خواب
5 پاشدم
pause
get out
hiking to school
دوربین بالا
کیس پیداشد
پیشش
سلام
حال
احوال
اوف
زنگ اول به بطالت گذشت
زنگ تفریح
لاس
زنگ دوم:اه
زنگ تفریح
لاس
زنگ سوم:اه
زنگ تفریح
لاس
بد برداشت نکنید منظور از لاس روابط فرا وستانه است منهای اون چیز بد
ولی بازم یه غمی داشت
نمیدونم چرا
ساعت 2.5 روز تموم شد
زمین صافه-تو تابستون-ایرونی ال ای خیلی چسبید
رفتم مستقیم پای کارام
ساعت 60.5 رفتم کاراته
ساعت 9 خونه بودم
ممان بابام از بازار ساعت 9.5 اومدن
با لباس واسه بابام
دیگه یادم نیس
خواب
ساعت نزدیکای هفت بود
با عجله پاشدم
لباس پوشیدم-کیف اماده کردم -به خودم رسیدم-
هفت و ربع در خونه -استر -مدرسه
وهمون طوری
.
.
.
زنگ تفریح اول
یه بچه ها از بوفه شیرموز خرید
یکی از بچه ها که معروف به سگ خور کردن چیزای بچه هاس پرید روش
بیتا خندید
دلم غنج رف
منم بش چاشنی زدم
یهو تواون کش مکش
شیر موز افتاد
منم اف16
پریدم روش
همرو تو یک ثانیه هلف هلف
مدیر
دینگ دینگ دینگ
اقای xدفتر(همون سگ خوره)
و یک حرکت نمادین
دو دست و یک پا بالا
سطل آشغال روی سر
بیتا از خنده پخش زمین شد
تا خودشو جمع کرد و اون صدای لعنتی
بقیشم خبری نبود
تا ساعت 5.5
رفتیم بازار
کلی خرید
9
خونه
من
10
جیش بوس لالا
ساعت 10
صب بخیر به زور و خمیازه
پای لپتاپ
الان ساعت 7:09دیقه
بازم
اینیم دیگه!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۱۰
EMPORTED ORIGINAL OILS

سیگار صورتی-زدبازی-زاخارنامه
حجم: 11.9 مگابایت


بخند مصنوعی
حجم: 4.66 مگابایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۱۵
EMPORTED ORIGINAL OILS

امروز یک شنبه

تاریخ شمسی رو نمیدونم

میلادی چن لحظه پیش 20:30گف16/2/2015

چهارشنبه

هفته قبل

22 بهمن بود

ینی سه شنبه مدرسه تعطیل شد

این دوستم

توی سال تحصیلی بیرون نمیاد

ینی

چهارشنبه

پنج شنبه

جمعه

تعطیل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۰۶
EMPORTED ORIGINAL OILS


سلام.

یکم درد و دل داشتم.

من توعمرم رفیق صمیمی نداشتم که بش بگم.

واسه همین اینجا میگم.



























خب
بزار از اول شروع کنم
من 14 سالمه
رفیق صمیمی ندارم
عاشق زدبازی
درواقع هر وخ دلم میگیره زد گوش میدم
میدونین ا کی تصمیم گرفتم اینجا بنویسم؟
ا وختی که یکی ا دوستام که یه رفیق فوق صمیمی داشت ولی کات کرده بودند
یه شب منو برد بیرون
رفتیم بازار
درد و دل کرد
خودشو سبک کرد
ولی نمیدونس که با هر کلمه
منو بیشتر داغون می کنه
هی روزگار
باور کنید داره گریه م میگیره
پسره از مشکلاتش ا بچگی گفت
گفت که من همیشه ناراحتی مو می خوردم
هیشکی ا توی صورتم ناراحتی نمیخوند
ولی من میدونم که این به خاطر پسری هست که
ا اون وقتی که میشناختمش ارزوی رفاقت باش رو داشتم
پسر خیلی حوبی بود
هنوزم هست
حالا توی چهره جفتشون ناراحتی موج میزنه
اونام الان دو تا یه نفرند مثه من
خدا باعث و بانیشو لعنت کنه
من فقط میتونم جلوی گریم رو بگیرم واسه همینه که همه غم و ا توی صورتم می خونند
تازه بد تر از اون
پسری که من به شادیش شاد بودم
سر کلاس همش به فکر بودم زنگ تفریح بخوره
برم پیشش
اون
الان
مثه منه
ناراحته
دیگه اون شیطنت توی چشمش نیست
چقدر شیطونی کرده بودیم
والا نمیدونم دیگه
اون یکی که واسم دردودل کرد
کلی دوس دخدر داره
اصا ناراحت نیس
سر گرمه
اخ.....
من چی
کاش اقلا میتونستم خنده روصورتش بیارم
رفته بودم عکاسی
یارو نیم ساعت زور زد بهم بفهمونه لبخند طبیعی چیه
اخرشم نشد
نه که تا حالا نخندیده باشم
ولی لبخند رو صورتم نیس
من به خاطر اون پسر همه اعتقاداتم رو 180 درجه عوض کردم
تنها کسی که میتونم پیشش دردو دل کنم همونه
اگه صمیمی بشم
اخ....بزار بگم دیگه
ا این زندگی بی ثمره خستم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۵۹
EMPORTED ORIGINAL OILS